| مادرانه -گذر |
|
Saturday, June 07, 2003
● قصه اون موقع كه ني ني بود و توي شكمم بود براش تعريف كردم وسطش گفت يادته تو غذا مي خوردي من دهنمو تو شكمت باز مي كردم غذا ها بريزه تو دهنم
........................................................................................□ نوشته شده در ساعت 10:07 PM >
Comments:
Post a Comment
|
|